چرا کودکان بازی‌های دیجیتالی را به بازی‌های مفید ترجیح می‌دهند؟

چرا کودکان بازی‌های دیجیتالی را به بازی‌های مفید ترجیح می‌دهند؟

بیشتر ما، دوران کودکی پر نشاطی در میان لی‌لی‌بازی‌ها، حیات‌های شلوغ و پربچه، هم‌بازی‌هایی همسن و سال خودمان که در رفت‌وآمدهای خانوادگی و در گروه پرجمعیت همسالانمان، داشته‌ایم. خاطرات بیشتر ما رنگ و لعابی از شادی و نشاط دارند. بیشترمان در خانه‌هایی بزرگ شده‌ایم که لااقل حیاط کوچکی داشته‌اند. اما حالا به‌خاطر سبک زندگی و آپارتمان‌نشینی، فرزندانمان از این موضوع بی‌بهره مانده‌اند. این موضوع باعث شده که فضای اعتیادآوری، بین فرزندان و بازی‌های دیجیتال، ایجاد شود. در این نوشتار قصد داریم دربارهٔ این موضوع گفتگو کنیم.

 

حیاط؛ حسرتی بربادرفته

در سال‌های اخیر سبک زندگی جامعهٔ ما به‌قدری تغییر کرده که دیگر حیاط یک آپشن خیالی برای خانه‌هاست؛ حتی برای کسانی که توانایی میلیاردی برای خرید مالی داشته باشند. مگر اینکه قید خرید خانهٔ شیک و نوساز را بزنند و به خانه‌های کلنگی و کوچک، رضایت دهند یا مبلغ بیشتری برای خرید خانه اختصاص دهند که از هرکسی بر نمی‌آید. علاوه بر این‌ها زندگی امروز ما مملو است از وسایل رفاهی که خیلی‌هایشان، اصلاً ضروری نیستند اما به‌حکم مد، جای ما را در همین آپارتمان‌های کوچک تنگ‌تر کرده‌اند. بنابراین جایی برای بازی بچه‌ها وجود ندارد.

 

و حسرتی دیگر

خانه‌ها غالباً فضایی برای بازی بچه‌ها با هم‌بازی ندارد. به تعبیر دیگر سبک خانه‌های آپارتمانی و کوچک، خانواده‌ها را به سمت تک‌فرزندی می‌برد. در نتیجه فرزندان، بی هم‌بازی مناسب بزرگ می‌شوند.

اگرچه نمی‌توان آگاهی بیشتر پدر و مادرهای امروزی، با اصول روان‌شناسی را نادیده گرفت اما به همان اندازه باید توجه داشت کودکان امروز هرقدر هم پدر و مادر دانا، فعال داشته باشند اما محکوم‌اند به‌تنهایی. برای داشتن کودک سالم و پرنشاط به‌خصوص تا سن هشت‌سالگی، هم‌بازی و محیط، حرف اول را می‌زند. وقتی این‌ها وجود ندارد چگونه می‌توان از کودک خواست که به سمت بازی‌های واقعی میل داشته باشد؟

 

یک جوالدوز کوچک به خودمان

واقعیت این است که همهٔ ما می‌دانیم نقاطی از سبک زندگی امروزی ما، معیوب است. به‌عنوان‌مثال همهٔ ما اعتراف داریم به اینکه چیپس و پفک هرگز خوراکی‌های مفیدی نیستند. همه می‌دانیم ورزش، برای سلامتی مفید است. همه می‌دانیم خوردن نمک و گلوکز و کافئین به مقادیر زیاد باعث ضرر به لوزالمعده و سایر ارگان‌های بدن می‌شود. اما چرا این دانسته‌ها، را تنها تأیید می‌کنیم و سودی از آنها نمی‌بریم؟

شاید جواب دردناک این سؤال، دوتا نکته باشد:

۱. خیلی از ما از تغییر، می‌ترسیم حتی اگر مفید باشد.

۲. مفهوم تفاوت داشتن بیشتر به‌عنوان یک ایراد داشتن در اجتماع، برایمان جاافتاده تا شخصیت منحصربه‌فرد و خلاق داشتن؛

واقعیت دارد که خیلی‌ها از اینکه متفاوت باشند، هراس دارند. در واقع ترجیح می‌دهند مثل بقیه باشند تا دچار چالش‌های ناشی از تفاوت، سؤال‌های پی‌درپی، تفکرات عمیق و احیاناً ریسک‌های متفاوت بودن، نباشند.

 

اما چه کنیم؟!

اگر واقعاً می‌خواهیم دنبال اصلاح و حل مشکل باشیم، باید دست به تغییر بزنیم. حتی شاید لازم باشد بخشی از ارزش‌گذاری‌های ناصحیح خانواده و اجتماعمان را تغییر دهیم یا لااقل نادیده بگیریم. اگر کودکانی سالم، کوشا و باهوش می‌خواهیم، و مایلیم وظیفهٔ والدگری را به نحو احسن انجام دهیم، باید از آپارتمان‌نشینی به خانه‌نشینی، از تهیهٔ تبلت و گوشی برای شخص کودک به استفاده از اندروید باکس‌ها، و گوشی‌های مشترک، از تک‌فرزندی به چندفرزندی، از ارزش‌گذاری‌هایی مثل کودک آرام ولو با افسردگی به اهمیت به تلاش و سلامتی کودکان و از اعتیاد به گوشی، تبلت و رسانه، به بازی، سروصدا، بالا و پایین جهیدن و یا تهیه اسباب‌بازی‌های فکری و جمعی برای زندگی در آپارتمان فکر کنیم.

پس از همین‌الان شروع کنیم. پیش به‌سوی زندگی سالم و کودکانی شاداب.


نوشته شده توسط سرکار خانم نجاتی

لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ، و با استفاده از طراحان گرافیک است، چاپگرها و متون بلکه روزنامه و مجله در ستون و سطرآنچنان که لازم است.

دیدگاه خود را بنویسید:

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.

فوتر سایت