چرا بچه‌ها به صورت افراطی به فضای مجازی مراجعه می‌کنند؟

موضوع:

«چرا بچه‌ها به رسانه‌های مجازی به‌صورت افراطی مراجعه می‌کنند؟»

­­­­­ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

موضوع چیست؟

حتماً شما هم گلایه‌هایی از این جنس شنیده‌اید که والدین می‌گویند: «هروقت وارد خانه می‌شویم می‌بینیم از هرکدام از بچه‌ها چند تا سیم آویزان است. هندزفری و شارژر و دستهٔ بازی. نه به درسشان رسیده‌اند نه به کاروزندگی‌شان. چگونه جلویِ استفادهٔ افراطی بچه‌ها را بگیریم؟»
والدینی که نگران هستند و از شما مربیان انتظار دارند وِردی بخوانید تا معجزه شود. والدینی که نمی‌دانند «چرا فرزندانشان به‌صورت افراطی به رسانه‌های مجازی مراجعه می‌کنند؟»
به همین دلیل قبل از اینکه به «چگونگی مدیریت استفادهٔ افراطی» پاسخ دهیم، می‌خواهیم دربارهٔ «چرایی استفادهٔ افراطی از رسانه‌ها» صحبت کنیم.
اگر بپرسید: چرا به «چرایی» بحث می‌پردازید؟ چرایی‌اش که مهم نیست بگویید «چگونه» جلوی استفادهٔ افراطی آن‌ها را بگیریم.
می‌گوییم: یکی از مهم‌ترین دلیل‌های استفادهٔ افراطی بچه‌ها از رسانه‌ها همین است که پدرها و مادرهایشان نمی‌دانند بچه‌ها «چرا» استفادهٔ افراطی دارند. پدرها و مادرها بچه‌ها را نمی‌فهمند. این خودش مانع بزرگی است که سعی می‌کنیم در این مقالک از جلوی راهمان برداریمش.

 

نیاز، سبک زندگی و فضای مجازی

بین سبک زندگی و استفادهٔ افراطی کودکان و نوجوانان از فضای مجازی رابطهٔ مستقیمی وجود دارد. نوع سبک زندگی به برطرف‌کردن نیازهای آن‌ها کمک می‌کند. اگر خانواده‌ها سبک زندگی درستی نداشته باشند نمی‌توانند به نیازهای فرزندانشان پاسخ دهند. اگر به نیازها پاسخ ندهند فضای مجازی به نیازهای بچه‌ها پاسخ می‌دهد.

دو نیاز از این نیازها در سنین کودکی و نوجوانی بیشتر خودنمایی می‌کند و البته در سبک زندگی‌های امروزی کمتر به آن‌ها پاسخ داده می‌شود.

 

۱. نیاز به بازی و سرگرمی

کودکان نیاز به بازی[1] و نوجوانان نیاز به سرگرمی دارند. منظورمان از سرگرمی همان لذت حلال است که نشاط را تأمین می‌کند. لذتی که اگر نباشد انسان توان انجام روزمرگی‌هایش را ندارد. ببینید که این نکتهٔ زیبا را امام کاظم ع چگونه در چند جمله بیان می‌کنند:

«اِجْتَهِدُوا فِی أَنْ یكکونَ زَمَانُكُمْ أَرْبَعَ سَاعَاتٍ سَاعَةً لِمُنَاجَاةِ اَللَّهِ وَ سَاعَةً لِأَمْرِ اَلْمَعَاشِ وَ سَاعَةً لِمُعَاشَرَةِ اَلْإِخْوَانِ وَ اَلثِّقَاتِ اَلَّذِینَ یعَرِّفُونَكُمْ عُیوبَكُمْ وَ یخْلِصُونَ لَکُمْ فِی اَلْبَاطِنِ وَ سَاعَةً تَخْلُونَ فِیهَا لِلَذَّاتِكُمْ فِی غَیرِ مُحَرَّمٍ وَ بِهَذِهِ اَلسَّاعَةِ تَقْدِرُونَ عَلَى اَلثَّلاَثِ[2]

(بکوشید که وقت شما چهاربخش باشد: ساعتی برای مناجات باخدا؛ و بخشی برای گذران زندگی و معاش؛ و ساعتی برای همنشینی با برادران و افراد مطمئنّی که شما را از عیوبتان آگاه ساخته و در دل خیرخواه شما هستند؛ ساعتی را نیز برای لذّت بردن از حلال خود خلوت نمایید که در پرتو این ساعت است که بر آن سه بخش دیگر توان می‌یابید.)

 

۲. نیاز به ارتباط، گفتگو و تعامل:

انسان موجودی اجتماعی است و نیاز به تعامل و ارتباط دارد. به همین دلیل هم «انسان» نامیده شده است. برخی از مفسرین ریشهٔ انسان را «انس» می‌دانند چرا که انسان موجودی اجتماعی است و با انس و الفت بزرگ می‌شود[3]. این خصوصیت در نوجوانان  بیشتر خودنمایی می‌کند چرا که کنجکاو هستند و دوست دارند برای سؤال‌های ذهنی‌شان پاسخی پیدا کنند.

حالا باید ببینیم در سبک زندگی‌هایمان به کدام‌یک از نیازهای بچه‌ها پاسخ منطقی داده‌ایم. آیا سبک زندگی اسلامی به این نیازها فکر کرده است؟

 

سبک زندگی اسلامی و پاسخ به نیازها

شاید تابه‌حال به این موضوع توجه نکرده باشید که در سبک زندگی اسلامی به نیازهای اساسی فرزندان توجه زیادی شده است. یعنی اگر بتوانیم سبک زندگی‌هایمان را اصلاح کنیم، می‌توانیم بسیاری از نیازهای اساسی بچه‌ها را برطرف کنیم. برای مثال چند نمونه از شاخصه‌های سبک زندگی اسلامی را توضیح می‌دهیم تا راحت‌تر وارد بحث شوید.

 

۱. تعداد زیاد فرزندان:

فرزندآوری توصیهٔ روایی دارد. پیامبر فرمود: (وَ قَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ: تَنَاكَحُوا تَنَاسَلُوا تَکْثُرُوا فَإِنِّی أُبَاهِی بِکُمُ اَلْأُمَمَ یوْمَ اَلْقِیامَةِ وَ لَوْ بِالسِّقْطِ .) «ازدواج کنید تا نسل پرباری داشته باشید به‌درستی که من فخر می‌کنم به شما امّت‌ها در روز قیامت اگرچه فرزند سقط شده باشد.»

یکی از برکات فرزندآوری این است که بچه‌ها نیازهایشان را خودشان برطرف می‌کنند. با همدیگر بازی کرده و سرگرم می‌شوند. این اتفاق کمک می‌کند که دیگر نیازی به وسایل بازی نداشته باشند. به تعبیر دیگر بچه‌ها در خانه «هم‌بازی» دارند. هم نیاز به بازی و سرگرمی‌شان تأمین می‌شود هم نیاز به گفتگو و تعامل‌شان. علاوه بر این‌ها نشاط خانواده‌ها هم بیشتر می‌شود.

بارها شده که مواجه شده‌ایم با پدران و مادرانی که گفته‌اند چون تعداد فرزندانشان زیاد است بچه‌ها خودشان با خودشان سرگرم هستند و نیاز به تبلت و گوشی موبایل را حس نمی‌کنند.

پس «تعداد زیاد فرزندان» هم نیاز به «بازی و سرگرمی» و هم نیاز به «گفتگو و تعامل» را در بچه‌ها پاسخ می‌دهد.

 

۲. وقت ویژهٔ والدین برای فرزندان:

در اسلام به پدرها سفارش شده است که برای خانواده‌شان وقت بگذارند. پدرها و مادرها وقتی برای فرزندشان وقت می‌گذارند در اصل به نیازهای بچه‌ها پاسخ می‌دهند. حتماً شما هم شنیده‌اید که پیامبر خدا صلی‌الله علیه و آله فرموده‌اند: (جُلوسُ المَرءِ عندَ عِیالِهِ أحَبُّ إلی اللّه  تعالی مِنِ اعتِکافٍ فی مَسجِدِی هذا. [4]) «نشستن مرد نزد زن و فرزندش، نزد خدای متعال، محبوب‌تر است از اعتکاف او در این مسجد من.»

طبیعتاً منظور از هم‌نشینی نشستنِ در انزوا نیست. هم‌نشینی یعنی «هم‌کلام» شدن یا «هم‌بازی» شدن با زن و فرزند. این هم‌نشینی‌ها محبت می‌آورد و خداوند این محبت‌ها را با لطف و رحمتش جبران می‌کند[5].

پس «هم‌نشینی با خانواده» نیاز به «بازی، سرگرمی» و «گفتگو، تعامل» را در بچه‌ها پاسخ می‌دهد.

 

۳. ارتباط با همسایه‌ها:

در سبک زندگی اسلامی توصیه‌های عجیبی نسبت به ارتباط با همسایه‌ها داریم. امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمودند: «اللّه اللّه فی جِیرانکُم فانَّهُم وَصیَّةُ نبیُّکُم، ما زالَ یُوصی بِهم حتّی ظَنَنّا أنّه سَیُوَرِّثُهُم …». (دربارهٔ همسایگان از خدا بترسید که آنان سفارش شده پیغمبرتان هستند، همواره درباره ایشان سفارش می‏فرمود تا گمان کردیم برای آنها (از همسایه) میراث قرار می‏دهد.)

ارث به کسی می‌رسد که یا سببی یا نسبی با متوفی ارتباط داشته ‌باشد؛ بنابراین وقتی روایت می‌فرماید: گمان کردیم همسایه ارث می‌برد یعنی همسایه آنقدر نزدیک است که شبیه اقوام سببی یا نسبی با او برخورد می‌کنیم.

به تعبیر دیگر همسایه‌ها مثل خواهر و برادر هستند و در شادی و غم همدیگر شریکند. این ارتباط و اعتماد باعث می‌شود با یکدیگر ارتباط داشته‌باشند، فرزندانشان هم‌بازی شوند و نیازهای ارتباطی‌شان را برطرف شود.

بنابراین «ارتباط با همسایه‌ها» هم نیاز به «بازی و سرگرمی» و هم نیاز به «گفتگو و تعامل» را در بچه‌ها پاسخ می‌دهد.

 

۴. ارتباط با اقوام:

صلهٔ رحم از آموزه‌های اخلاقی اسلام است که تأکید زیادی بر انجام آن شده تا جایی که قرآن، ترک‌کنندگان آن را در شمار زیان‌کاران و لعنت شدگان معرفی می‌کند[6].

وقتی خانواده‌ها دیدار تازه می‌کنند، فرزندانشان با یکدیگر ارتباط می‌گیرند. در بستر این ارتباط‌ها بازی کرده و می‌آموزند اجتماعی زندگی کنند.

بنابراین «ارتباط با اقوام» نیاز به «بازی، سرگرمی» و «گفتگو، تعامل» را در بچه‌ها پاسخ می‌دهد.

 

۵. الگوی شهرسازی:

الگوی شهرسازی تأثیر مستقیمی بر سبک زندگی دارد. مثلاً درگذشته‌ها که بیشتر معماری اسلامی رواج داشت مسجد محور محله[7] و مردم همسایه‌های مسجد بودند. همین باعث می‌شد رفت‌وآمد مردم در مساجد زیاد شود. این رفت‌وآمدها پاسخگوی نیازهای تعاملی انسان‌ها بود. حتی در شهرسازی گذشته مفهوم کوچه به معنی امروزی نبود. کوچه‌ها به اندازهٔ امروز شلوغ نبود و جایی برای تفریح و بازی بچه‌ها وجود داشت.

در نتیجه «الگوی شهرسازی» نیاز به «بازی، سرگرمی» و «گفتگو، تعامل» را در بچه‌ها پاسخ می‌داد.

 

۶. الگوی خانه‌سازی:

الگوی خانه‌سازی هم می‌تواند پاسخ‌گوی نیازهای ذاتی فرزندان باشد. در سبک زندگی اسلامی حیاط[8] در خانه نقش اساسی دارد. خانه‌ها معمولاً همکف است. بچه‌ها می‌توانند بدون اینکه مزاحمتی برای کسی داشته باشند در خانه بازی کنند. نه مثل امروز که آپارتمان‌ها طبقه‌طبقه روی همدیگر چیده شده است و بچه‌ها نمی‌توانند دست از پا خطا کنند. شاید به همین دلیل بود که پیامبر فرمود: ساختمان بلند و مرتفع، حقوق همسایه‌ها را ضایع می‌سازد.

ایشان از مردی انصاری که در مدینه ساختمان بلند و مرتفعی ساخته بود، رو برگردانده و فرمودند: چنین بناهای بلندی برای دیگر ساختمان‌های محل، زحمت و مزاحمت ایجاد کرده و جریان هوا و نور را از آنان دریغ می‌دارد[9].

پس «الگوی خانه‌سازی» هم می‌تواند نیاز به «بازی، سرگرمی» را در بچه‌ها پاسخ می‌داد.

 

سبک زندگی کنونی ما

حالا شما کلاه‌هایتان را قاضی کنید. آیا امروز سبک زندگی‌ها اسلامی است؟ یا بیشتر به سبک زندگی غربی شبیه است؟ وقتی بادقت نگاه کنیم می‌بینیم سبک زندگی غربی دقیقاً مقابل سبک زندگی اسلامی قرار دارد. در سبک زندگی غربی تک‌فرزندی، مشغولیتِ صبح و شب والدین، کمبود شدید ارتباطات با اقوام، نبود ارتباط با همسایه‌ها، حذف حیاط و حذف کوچه فرهنگ است.

به نظرتان در این فرهنگ به نیاز «بازی، سرگرمی» و «تعامل،گفتگو»یِ بچه‌ها پاسخ داده می‌شود؟

خودتان چند لحظه جای بچه‌ها در این سبک زندگی، زندگی کنید. در خانه‌ای تنها، بدون هم‌بازی، پدر و مادرت حوصله‌ات را ندارند، رفت‌وآمد با همسایه‌ها و اقوام وجود ندارد، فقط وقتی پدر و مادرت حرف می‌زنند که بخواهی بازی کنی. می‌گویند: «ندو! همسایهٔ پایینی اذیت می‌شود.». اگر شما بودید چه می‌کردید؟ چه چیزی سرگرمتان می‌کرد؟

 

فضای مجازی و پاسخ به نیازهای ذاتی فرزندان

وقتی در دنیای حقیقی به نیازهای اساسی کودکان و نوجوانان  پاسخ ندهیم، فضای مجازی به این نیازها پاسخ می‌دهد. برای همین است که می‌گویند امروز رسانه‌ها والدین سوم بچه‌ها هستند.

رسانه‌ها به‌جای مربی و پدر و مادر با بچه‌ها بازی می‌کنند، آن‌ها را سرگرم می‌کنند، برایشان دوست پیدا می‌کنند، آموزششان می‌دهند، برایشان فیلم و انیمیشن نمایش می‌دهند، حتی نیازهای عاطفی‌شان را برطرف می‌کنند.

 

اگر می‌خواهیم جلوی آسیب‌های فضای مجازی را بگیریم باید در فضای حقیقی به نیازهای واقعی کودکان و نوجوانان پاسخ دهیم.

 

 

نوشته‌ای از: مصطفی طالبی

منتشر شده در مجلهٔ سفیر امین

شمارهٔ نهم اسفند 1400

 

 

 

پانوشت‌ها:

[1] قَالَ اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : «دَعِ اِبْنَكَ يَلْعَبْ سَبْعَ»  كودك خود را تا هفت سال ببازى رها كن. (من لا يحضره الفقيه،ابن‌بابویه، محمد بن علی، مؤسسة النشر الإسلامی، قم، ۱۳۶۳ ش، چاپ ۲، جلد۳,  صفحه۴۹۲)

[2] .تحف العقول عن آل الرسول علیهم السلام،  ابن‌شعبه، حسن بن علی،  مؤسسة النشر الإسلامی، قم، 1363 ش، چاپ ۲، جلد۱،  صفحه۴۰۹

[3]. تفسير القرآن الكريم (ملاصدرا)، صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، بيدار، قم، ۱۳۶۶ ش، چاپ ۲، جلد۲، صفحهٔ ۳۰۱

[4] تنبيه الخواطر و نزهة النواظر، ورام، مسعود بن عیسی، دار صعب، بیروت، چاپ۱،  جلد 2 صفحه 122

[5] امام صادق (علیه‌السّلام) می‌فرماید: خداوند بعضی از مردان را به خاطر شدّت محبّت و دوستی نسبت به فرزندانش مورد لطف و رحمت خویش قرار می‌دهد. «اِنَّ اللهَ لَیرحَمُ العَبدَ لِشِدَّةِ حُبَّهِ لِوَلَدِهِ».( الکافی،کلینی، محمد بن یعقوب، دارالحدیث، قم، ۱۳۸‌۷‌ش، چاپ ۱،  ج۶، ص۵۰، باب برّالاولاد، ح۵.)

[6] اَلَّذینَ یَنقُضوُنَ عَهدَ اللهِ مِن بَعدِ میثاقِهِ وَ یَقطَعُونَ ما اَمَرَ اللهُ بِه اَن یُوصَلَ وَ یُفسِدوُنَ فِی الاَرضِ اوُلئِکَ هُمُ الخاسِروُنَ.[3] (فاسقان آنها هستند که) پیمان خدا را پس از بستن می شکنند و رشته ای را که خداوند  امر به پیوند آن کرده می گسلند و در زمین فساد می کنند. اینها زیانکارند.

[7] امیرالمومنین (ع): «حَریمُ الْمَسْجِدِ اَرْبَعُونَ ‌ذِراعاً وَ الْجِوارُ‌ اَرْبَعُونَ داراً مِنْ اَرْبَعَةِ جَوانِبِها»

حریم مسجد تا چهل ذراع (20 متر) و حد همسایگی مسجد تا فاصله 40 خانه از چهار طرف آن است. (وسائل‌الشیعه، حر عاملی، محمد بن حسن، مؤسسة آل البیت علیهم‌السلام لإحیاء التراث، قم، ۱۴۱۶‌ق، چاپ ۳، جلد۳، صفحه 484)

[8] اِنَّ لِلّدارِ شَرَفا وَ شَرَفُهَا السّاحَةُ الواسِعَةُ وَ الخُلَطاءُ الصّالِحونَ وَ اِنَّ لَها بَرَكَةً وَ بَرَكَتُها جَودَةُ مَوضِعِها وَسَعَةُ ساحَتِها وَ حُسنُ جِوارِ جيرانِها؛ «خانه را شرافتى است. شرافت خانه به وسعت حياط (قسمت جلوى خانه) و هم‏نشينان خوب است. و خانه را بركتى است، بركت خانه جايگاه خوب آن، وسعت محوطه آن و همسايگان خوب آن است.» (مكارم الاخلاق، طبرسی، حسن بن فضل، احمدزاده، احمد، نور الزهراء(س)، قم، ۱۳۹۰ش، چاپ اول، ص 125 و 126)

[9] احكام و آداب مسكن، غلامرضا گلي زواره، نور السجاد،  ۱۳۸۳ش، چاپ اول، ص 9

لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ، و با استفاده از طراحان گرافیک است، چاپگرها و متون بلکه روزنامه و مجله در ستون و سطرآنچنان که لازم است.

دیدگاه خود را بنویسید:

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.

فوتر سایت