مقدمه
شما هم روزی چند بار به گوشی فرزندتان سر میزنید تا بدانید با گوشیاش چه میکند؟ یا در کدام شبکهٔ اجتماعی عضو شده است؟ شاید هم برایتان دغدغه شده که فرزندتان در چه کانالهایی عضو است و با چه کسانی چت میکند؟
راستش را بخواهید حق دارید. امروزه، فضای مجازی و گوشی هوشمند با تمام خوبیهایش، مشکلاتی را به وجود آورده است. شما هم بهعنوان پدر و مادری دلسوز دلتان نمیخواهد فرزندتان یکی از قربانیان این ماجرا باشد؛ امّا باید بدانید اگر راهوروش درستی را برای کنترل فرزندتان انتخاب نکنید، دیر یا زود همین موضوع تبدیل میشود به بحران حلنشدنی؛ بحرانی که حس اعتماد بین شما و فرزندتان را از بین میبرد و ترس و دلهرهای را در او ایجاد میکند و شما را از پدر و مادری دلسوز تبدیل میکند به مأمور بازرسی گوشی فرزندتان. شما که دلتان نمیخواهد این اتفاق بیفتد؟!
پس باید مراقب باشید که در دام اشتباهاتِ نظارت بر گوشی فرزندتان نیفتید. حتماً دوست دارید منظورمان از اشتباهات چیست. خب، قصه از این قرار است که خیلی از پدر و مادرها بهدلیل دلسوزی بسیاری که دارند بدون اینکه بدانند چگونه باید فرزندشان را از آسیبهای فضای مجازی یا آسیبهای گوشی هوشمند دور کنند کاملاً دستپاچه عمل میکنند و به دست خودشان مشکل را دوچندان میکنند.
در این مقاله قرار است به ۶اشتباه رایج در نظارت بر گوشی فرزندان اشاره کنیم و راهکارهایی را برای رهایی از این اشتباهات بگوییم. این اشتباهات عبارتند از:
۱. نظارت بر حریم خصوصی فرزندان؟!
خیلی از پدر و مادرها فکر میکنند گوشی همراه، حریم خصوصی فرزندان است و حق ندارند در حریم خصوصیشان وارد شوند. همین اشتباه موجب میشود بهخودشان اجازه ندهند نظارتی برفعالیتهای فرزندنشان در فضای مجازی داشته باشند.
این فکر، شاید برای افراد بالای 18 سال درست باشد؛ امّا برای فرزندان زیر 18 سال که قدرت کامل برای تشخیص خیروشر ندارند، هرگز! نتیجهٔ این نگاه غلط، رهاکردن فرزندان در دامهای فضای مجازی و عدم نظارت بر شیوۀ استفاده از گوشی همراه است. آسیبهای این طرز فکر، منجر به اختلالهای رفتاری در نهالهای نورس ما خواهد شد.
واقعیت این است که باید بپذیریم که نظارت بر رفتار فرزندان، ظلم، بیتوجهی، سختگیری یا کنترلکردن نیست، بلکه مسئولیت بزرگی است که اگر والدین بهدرستی انجامش ندهند؛ در حق فرزند خود ظلم کردهاند.
۲. نظارت بدون برنامه و قانون!
یکی دیگر از مهمترین اشتباهات پدر و مادرها در نظارت این است که هیچ برنامهای برای کنترل استفاده فرزند خود از گوشی هوشمند ندارند و کاملاً سلیقهای برخورد میکنند. یعنی روزهایی که سرشان شلوغ است و فرصتی ندارند که به فرزندشان برسند، کاریبهکار فرزند ندارند و یا حتی خودشان بچهها را تشویق میکنند که برود و در خلوتی و سرش را به گوشی موبایلش گرم کند. اینطور هم خودشان به کارهایشان میرسند، هم حوصلهٔ فرزندشان سر نمیرود. در عوض روزها یا ساعتهایی که کاری ندارند، لحظهبهلحظه به فرزندشان گیر میدهند که چرا اینقدر سرش توی گوشی موبایل است.
این برخورد اشتباه، کاری میکند که فرزندتان زمانی که میخواهید آنها را کنترل کنید، دیگر به حرف شما گوش ندهند، زیرا متوجه شدهاند شما برای استفاده آنها از گوشی برنامهای ندارید.
پس در اولین فرصت برای استفاده فرزندتان از گوشی هوشمند برنامه بریزید. بگذارید فرزندتان بداند که برای ساعتهای مشخصی میتواند از گوشی هوشمند استفاده کند. آن هم با قانونی مشخص که از چه شبکههایی و چه کانالهایی استفاده کند. برای این کار، از نرمافزارهای تعیین سطح دسترسی فرزندان به برنامهها هم میتوانید کمک بگیرید.
جالب است که بدانید معیار داشتن و سنجیده عملکردن در تعریف نظارت هم خوابیده است. در واقع، «نظارت تلاشی است سنجیده برای رسیدن به اهداف تعیین شده و مقایسه اجزاء واقعی با معیارهای ازپیشتعیینشده، تعیین انحرافهای احتمالی و سنجش ارزش آنها، بر روند اجرایی كه در برگیرنده حداكثر بهرهوری است»[1].
آنچه گفتیم یعنی نظارت در جایی معنا پیدا میکند که شما از ابتدا، قانونی گذاشته باشید و بعد بخواهید بر اجرای صحیح آن نظارت داشته باشید. به همین دلیل، باید در وضع قوانین دقت کنید. در قانونی که میگذارید باید نسبتِ تخلف به مجازات معین و برای فرزندتان روشن و مشخص باشد. مراقب باشید، همانطور که قانون حرف اول را میزند؛ امّا در مجازات با تخفیف و عطوفت عمل کنید. در وضع قوانین، نگاهی هم به قانونگذار واقعی عالم داشته باشید و به نقشِ ثبت اعمال در دوربین الهی اشاره کنید تا زمانی که شما هم در محل نبودید؛ فرزندتان، خود را در محضر ناظران الهی احساس کند و از قانونگریزی بپرهیزد.
۳. نظارت یا مچگیری؟!
سومین اشتباه رایج ما والدین در نظارت بر فرزندمان این است که وقتی اشتباه یا تخلفی از دلبندمان دیدیم، نسبت به آن اتفاق واکنش سریع نشان میدهیم و همان موقع دادوفریاد راه میاندازیم یا سیلی را نثارش میکنیم. با حرف و عمل خود، حرمتهای بین خود را میشکنیم. کاری میکنیم که حس گناه در فرزندان به حس مظلوم بودن او تغییر پیدا کند! میبینید چقدر راحت با یک حرکت اشتباه، هم اعتمادبهنفس و هم قبح کار را از بین میبریم.
یا از روشهای نظارتهای دفعی استفاده میکنیم و مثل اجل معلقی روی گوشی او فرود میآییم، ناگهانی در اتاق او را باز میکنیم و با مشاهدۀ خطای احتمالی گوش عالم را پر میکنیم. درحالیکه در برخی موارد، باید خود را به غفلت زد و با روشهای غیرمستقیم به او فهماند که این کار او اشتباه است.
بله، گاهی نیاز نیست برخورد مستقیم داشته باشیم و طوری رفتار کنیم که به فرزندمان احساس جرم بدهیم. این کار موجب میشود کمکم او احساس کند ما دائماً میخواهیم از او مچگیری کنیم.
نتیجه اینکه ما وظیفه داریم نظارت کنیم، نه مچگیری! کافی است کمی در روش برخوردهایمان فکر کنیم و تلاش کنیم بهترین برخورد را داشته باشیم.
۴. نظارت بیحدومرز!
اشتباه دیگری که بسیاری از پدر و مادرها به اسم نظارت مرتکب میشوند این است که به خودشان حق میدهند در تمام امور خرد و کلان فرزند و استفادهاش از گوشی هوشمند تصمیم بگیرند و در تمام فعالیتهای او در فضای مجازی دخالت کنند. ماجرا زمانی بدتر میشود که بعضی از والدین در این کار دچار وسواس میشوند و نظارت را از حد میگذرانند.
باور کنید قرار نیست شما از همهٔ مکالمات و چتهای او با دوستانش خبر داشته باشید! شما با این کار فرزندتان را در تصمیمگیری ناتوان میکنید و خلاقیت و قدرت مواجهه او را از بین میبرید.
بله، نظارت بر فرزندان کار بسیار خوبی است؛ امّا نباید ما را به والدین کنترلگر تبدیل کند، بلکه نظارت باید روشمند باشد. نظارتی خوب است که همیشگی و با چاشنی اقتدار و مهربانی باشد. در نظارت خود سعی کنید که عیبها را درشت نکنید بلکه مانند آینه، آنچه را که هست، نشان دهید. جهتِ نظارت شما باید رفع عیب باشد نه تخریب و برچسبزنی.
۵. نظارت بدون علم!
آخرین اشتباهی که در این مقاله میخواهیم دربارهاش صحبت کنیم عبارت است از اینکه والدین از کاری منع میکنند که دانش کافی نسبت به آن ندارند. امان از روزی این حس در فرزندتان ایجاد شود! از آن روز به بعد، دیگر حرف و نظر والدین را در آن موضوع گوش نمیدهند.
خب، حتماً میپرسید راهحل چیست؟ لطفاً کمی وقت بگذارید و با گوشی هوشمند و کارایی آن آشنا شوید. لازم نیست که شما گامبهگام همۀ مراحل بازی را بروید؛ تنها کافی است که کتابهای خوب را در زمینه فناوری و بازیها بخوانید. نگذارید فرزندتان بفهمد که اطلاعات شما از او خیلی کمتر است یا شما اصلاً از این چیزها سر در نمیآورید.
بله، فرزندان در اموری که والدین خود را استاد میدانند، بدون بحث و جدل پذیرای حرف آنها هستند. امّا اگر در موارد متعددی از شما اشتباه ببینند یا اینکه شما را در جایگاه فرد مطلع ندانند، مسلماً به راهکارهای شما گوش نخواهند داد. پس باید مراقب باشید که جایگاه خود را از دست ندهید.
[1] . ابراهیم معین نجفآبادی، مفاهیم و مبانی نظارت و کنترل استراتژیک، ص4.
بهقلم: سرکار خانم خلیلی
منتشر شده در مجلهٔ خانوادهٔ مبلغان